معنی کالیبر تفنگ، (مج.) خسته کننده تونل زدن (با hguorht)، خسته کردن، موی دماغ کسی , شدن، خسته شدن، منفذ، سوراخ، مته، وسیله سوراخ کردن گمانه، سوراخ کردن، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته ,, معنی کالیبر تفنگ، (مجپ) خسته کننده تونل زدن (با اتلعخقاتف)، خسته کردن، موی دماغ کسی پ شدن، خسته شدن، منفذ، سوراخ، مته، وسیله سوراخ کردن گمانه، سوراخ کردن، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته پ, معنی lاgdfc تtj;، (k[,) osتi ljjbi تmjg xbj (fا hguorht)، osتi lcbj، kmd bkاy lsd , abj، osتi abj، kjtv، smcاo، kتi، msdgi smcاo lcbj ;kاji، smcاo lcbj، sjfdbj، stتj، jrf xbj، fاkتi ,, معنی اصطلاح کالیبر تفنگ، (مج.) خسته کننده تونل زدن (با hguorht)، خسته کردن، موی دماغ کسی , شدن، خسته شدن، منفذ، سوراخ، مته، وسیله سوراخ کردن گمانه، سوراخ کردن، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته ,, معادل کالیبر تفنگ، (مج.) خسته کننده تونل زدن (با hguorht)، خسته کردن، موی دماغ کسی , شدن، خسته شدن، منفذ، سوراخ، مته، وسیله سوراخ کردن گمانه، سوراخ کردن، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته ,, کالیبر تفنگ، (مج.) خسته کننده تونل زدن (با hguorht)، خسته کردن، موی دماغ کسی , شدن، خسته شدن، منفذ، سوراخ، مته، وسیله سوراخ کردن گمانه، سوراخ کردن، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته , چی میشه؟, کالیبر تفنگ، (مج.) خسته کننده تونل زدن (با hguorht)، خسته کردن، موی دماغ کسی , شدن، خسته شدن، منفذ، سوراخ، مته، وسیله سوراخ کردن گمانه، سوراخ کردن، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته , یعنی چی؟, کالیبر تفنگ، (مج.) خسته کننده تونل زدن (با hguorht)، خسته کردن، موی دماغ کسی , شدن، خسته شدن، منفذ، سوراخ، مته، وسیله سوراخ کردن گمانه، سوراخ کردن، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته , synonym, کالیبر تفنگ، (مج.) خسته کننده تونل زدن (با hguorht)، خسته کردن، موی دماغ کسی , شدن، خسته شدن، منفذ، سوراخ، مته، وسیله سوراخ کردن گمانه، سوراخ کردن، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته , definition,